جلد نهایی برای کتاب-" کلبه ی وحشت! شمال! تیم دختران در خوابگاه و مخصوصا جن!"اینها هسته ی اصلی رمان های ترسناک ایرانی را تشکیل می دهند. رمان های ترسناک ایرانی اغلب از این المان ها برای پیشبرد داستان و ترساندن مخاطبشان بهره می برند حالا که برترین رمان های فارسی در ایران در انجمن های رمان نویسی نوشته م ...
یکی از دروازه های جهنممیلیون ها سال پیش وقتی که هیچ مرزی بین بهشت و جهنم وجود نداشت فرشتگاه بهشت و عذابگران جهنم در دامنه های رشته کوه "سامانرا" با هم به نبرد برخاسته بودند.گاهی بهشتیان پا را فراتر گذاشته و به جهنم تجاوز میکردند و یا گاهی جهنمیان قدرت گرفته و سرزمین اول بهشت را به اتش می کشیدند ولی ...
ساتان و آزبوردستی سفید و ظریف دراز شد و میوه ی بهشتین را از درخت بهشتین جدا کرد.دست به ارامی پایین رفت و میوه را درست مقابل بینی انسانی سفید پوش گرفت.مرد با موهای طلایی بلند خود در حالی که چشمانش را بسته بود میوه ی بهشتین را می بویید پس از چندی چشمان ابی اش را باز کرد و لبخندی زد. لبخندی ملیح و زیبا ...
میدونی، به صورت کلی فکر کنم یک چیزی که آزارم میده و گاهی عمیقا ناراحتم میکنه اینه که چجوری ممکنه خوب یا نزدیک به خوب باشی، ولی همچنان چیزها سخت باشن و نتیجهش بشه اینکه بخشی خوبی از روزها سینهت سنگین باشه. انگار بهش به چشم تابعی نگاه میکنم که ورودی خوبی بدی، و بدون هیچ توجهی به چیزی که بهش داد ...
مردم ایران سه انتخاب تاریخی دارند و از آن دست نمیکشند؛ اسلام، تشیّع، انقلاب ...
مهرداد اصیل از میان آثار حوزهی ادبیات جهان که سال ۱۴۰۲ به فارسی ترجمه و منتشر شده، ۱۰ کتاب را بهعنوان «کتابهای برتر سال» انتخاب و معرفی کرده که در ادامه میخوانید.* با توجه به قیدوبندهای سانسور در ایران، من هم یک کتابِ غیرداستانی به انتهای این فهرست اضافه میکنم که گرچه رمان نیست، از جذابیت روایی ...
برای بسیاری این سوال وجود دارد که طلبهها یا همان آخوندها در حوزههای علمیه چه میکنند؟ این پرسش از خود من بسیار شده است از دوست و آشنا گرفته تا... ...
جناب سهراب میفرمایند: چترها را باید بست زیر باران باید رفتفکر را،خاطره را، زیر باران باید برد با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت ┄┅•••✧؛❁؛✧•••┅┄ غُل و زنجیرهای تفکرها را... ...
سلام خانم دکتر چند وقتی است حالمان خوش نیست. البته خیال نکنید به همین خاطر بوده که برایتان چیزی نوشتیم، نه؛ راستش را بخواهید چند روز پیش شنیدیم جایی درددل کردهاید، ما هم هوایی شدیم چیزکی بنویسیم. مخصوصا اینکه بار آخر هم گلایه کرده بودید چرا تا به حال چیزی برای من ننوشتی. شما که خوب ما را میشناسید ...
ازتون میخوام بعد از دیدن این پست به عنوان یه یادگاری کوچیک ،دیالوگ یا شعر مورد علاقتون رو برام کامنت کنید . ...