برای بار سوم توی این سالها آرشیو شعری_متنیم رو از دست دادم. باز هم زحمات این چند سالهم هدر رفت. هرچی گزیده کتاب نوشته بودم توی نوت گوشیم، شعرای جدیدم، شعرای بقیه، لیست فیلم و کتابا. و خب اونقدری که باید، ناراحت نیستم. چون یه پیدیاف از شعرام توی ایمیل پیدا کردم که بخشی از شعرام توش بود. و ای ...
هر کی یه سال پیش بهم میگفت که قراره توی یه تئاتر نقش بازی کنی و توی جلسات مهم شعر، شعرخوانی داشته باشی، قطعا باور نمیکردم و لبخند میزدم از میزان دور بودن احتمالشون. ولی خب، الان اتفاق افتادهن. چه جوری؟ با آره گفتن به پیشنهادات. یعنی امسال هر کی گفت فلان جا فلان چیزه، میای؟ گفتم آره. و همینجور ...
بعد از شیش سال زندگی توی شمال اسپانیا، محل زندگیم رو تغییر دادم. حالا توی بارسلونا زندگی میکنم. تصمیمی که گرفتم خیلی شبیه تموم کردن یه زندگی و شروع یه زندگی دیگه بود و هست. درست مثل مهاجرت شیش سال پیش. هربار انگار بلدترش میشم و تلخیش و غمش کمتر میشه، یا بهتر بگم شبیه به یه بازی غمانگیز میشه. ...
معمولا تا ساعت پنج دانشگاه هستم، و تا برسم خونه حوالی ۶ میشه. امروز اومدم، صندوق پست رو چک کردم. نامه ها رو خوندم و مطمئن شدم کار خاصی نباید کنم. شامم رو که سالاد بود خوردم. کمی مدرن فمیلی نگاه کردم و قشنگ نبود این اپیزودش. بعد ویدیوهای دختر چینی خیلی خیلی پولداری که اخیرا ازدواج کرده و از زندگی فوق ...
از اسلامآباد برگشتم بارسلونا. (پست قبلی رو بخون اگه نخوندی.) از استشمام بوی ادرار مستمر خسته شده بودم. اون یه ماه اصلا از خونه بیرون نرفتم. فقط میرفتم سر کار و برمیگشتم. و هربار از دیدن زباله روی زمین و خیسی زمین حالم بد میشد. توی بیلبائو اگه میدیدی زمین خیسه، مطمئن بودی که ادرار سگه ولی تو ...
امروز رفتم مدرسهٔ جدید. کادرش فوقالعاده خونگرم و مهربون بودن. برعکس کادر مدرسهٔ قبلی که خشک و نسبتاً جدی و نامهربون بودن. چون آدم منصفی هستم، لازمه همینجا به این نکته اشاره کنم که بین مدیرهایی که باهاشون همکاری داشتم، مدیر قبلیم انصافاً آدم خاکی و مهربونی بود. یادمه پارسال، روز اول وقتی رفتم اتاق ...
1.میگن برای اینکه کار انجام بشه و انگیزه داشته باشید هدف هاتون رو تقسیم کنید به کارهای کوچیکتر و انجام شدنی.چون سنگ بزرگ علامت نزدنه معمولا.من اول شهریور اومدم یه لیست ۸۰ موردی نوشتم از کارهای خیلی ریزی که همشون کنار هم میشن یه کار بزرگ (برای خودم) اوایل خوب پیش نمیرفت.حتی بعضی روزها یه مورد هم تیک ...
۱. دیروز که جمعه باشه آزمون جامع داشتیم. این آزمون که اسم دیگهش آزمون اصلح هست، از اونایی که دانشگاه فرهنگیان درس نخوندن و از طریق آزمون استخدامی تو آموزشوپرورش استخدام شدن، بعد از گذروندن دو ترم مهارتآموزی گرفته میشه و اگه قبول نشن نمیتونن به تدریس ادامه بدن. سه بار فرصت آزمون مجدد میدن و تهشم ...
از سال 1397 به لطف یکی از دوستان به نام مصطفی قائمی، با متمم اشنا شدم و طرز فکرم کلا تغییر کرد. خیلی از چیزها که برام ارزش بودن، بی ارزش شدن و هدف های جدید پیدا کردم. بعد از اون دوران سعی کردم این طرز فکر، اهداف را در افراد مختلف جست و جو کنم. اما چند روز پیش بطور اتفاقی با یک راننده اسنپ کاملا احسا ...
فیلم سینمایی کره ای تاریخ اعتراف یا گره گشایی عشق راجبه یه دختر مو فرفری مدرسه ایه که فک میکنه چون موهاش فره کسی ازش خوشش نمیاد از طرفی از یه پسر خوشتیپ تو مدرسه خوشش میاد ، و شنیده که اون پسره از دخترای مو صاف خوششون میاد ، یه روز یه پسر جدید میاد به مدرسه شون ، که پاش شکسته ، پسره مامانش ارایشگ ...