بچه ها، شما هم حس میکنید توی کُما هستید؟من حس میکنم توی کُما هستم. نمیدونم چرا. خیلی جدی وقتی مثلا ب زندگی ب اتفاقات، ب روند جلو رفتن همه چیز، ب خودم توی آینه نگاه میکنم یه ترس سراسر وجودم رو میگیره. حس میکنم من توی کُما هستم. حس میکنم هیچی واقعی نیست. با خودم میگم نکنه چند سال پیش زمان کرونا یا حتی ...
راستش خیلی سعی میکنم که بنویسم ولی دستام برای حس الانم که قابل توصیف نیست، توصیفی نداره.تا دیروز ناراحتی هام فقط ناراحتی های خودم بودن و این روزا ناراحتی همه ی مردم، غم های پیش اومده، خونه های پودر شده، جسد هایی که هنوز حتی خاک هم نشده.ناراحتی هام بی حد و اندازه شدن.حس میکنم وطنم داره گریه میکنهوطن ...
۴ سال تلاش کردم تا نرسم ب این نقطه ای که بگم دیگه نمیشه. دیگه توان ندارم. هر چی داد میزنم که دیگه توان ندارم، صدام شنیداری نداره. شایدم چون داد هام توی چشمامه. نه صدایی از گلوم.انسانی از نسلی خسته، وابسته و معتاد به گوشی توی دست، دور از ارزوهاش، تلاش های بی نتیجه، خستگی هایی که بین راه تصور میکنه ش ...
ما ارتباطمون با فامیل هیچوقت اونقدر هیجان انگیز نیست یا نبوده. شاید بیشتری موقعی ک حس کردم خیلی خیلی بهم نزدیکیم، ۱۳ بدر هایی که من ۸ سالم بود، ۹ سالم. بعدش دیگهکم کم همون ۱۳بدر ها هم محو شدن. ولی خب از وقتی اینستاگرامم اومد، توی گوشی خواهرم عکس های بیرون رفتن های خانواده ی داییم و خاله ام، یا دختر ...
بچه ها من گاوم؟!؟!؟!؟!؟ نه واقعا سوال شده برام. من جدی گاوم؟!؟!؟!؟!؟! نفهمم؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟! درس عبرت نمیگیرم؟!؟!؟!؟! جدی درس نمیگیرم؟!؟!؟ چقدر من گاوم اخه😂😂😂😂😂چطوری میتونم ی روز آروم زندگی نکنم. چقدر تصمیم اشتباه اخه. چقدر مسیر اشتباه. چقدر هی ب خودت بگی نه من فلان کارو باز نمیزارم روز آخر. چقدر آخه. ...
امروز داشتم از یه تیکه از پیاده رو رد میشدم. یکم شلوغ بود ولی نه اونقدر که آدما مجبور بشن ب هم گیر کنن. شلوغی از نظر به زور ۴ نفر. یه قسمت پیاده رو مغازه بود و اون ور هم نرده ها که خیابون رو از پیاده رو جدا میکرد. من و خواهرم داشتیم رد میشدیم و من داشتم ب مغازه ها نگاه میکردم و گاهی با خواهرم حرف م ...
چند روز پیش داشتم جلوی مامانم با کوپایلت(همین هوش مصنوعی که حالت صوتی داره) صحبت میکردم. در اصل با مامانم با هم صحبت میکردیم باهاش. مامانم از اینکه تکنولوژی های جدید ببینه خیلی خوشش میاد و لذت میبره. بعد من هر بار ی سوال تکراری از هوش مصنوعی میپرسیدم و اون هر بار میپیچوند یا قطع میشد صداش. برگشتم ...
پر از غُر هستم. راستش یکم قبل اومدم و ی عالمه از غر هامو نوشتم. غر نبود. ناله و شیون بود😂. ولی خب مثل همیشه با عنوان اینکه خب که چی و مثلا چی میخواد بشه همه رو پاک کردم. حس درماندگی در من غالبه و من به کنار ی بازی دارم رونده میشم. عنوانی در این روز ها برای خودم ندارم و مدتی هست ک باشگاه نرفتم و دلتن ...
من عاشقم. عاشق نفس کشیدنم. عاشق اینم ک شبا بالشت رو بغل کنم و بخوابم. عاشق آسمون آبیم. عاشق نوازش های داغ خورشیدم. عاشق خودکار مشکیمم. عاشق موهای بافته ی مامانمم. عاشق چاییم. عاشق آهنگ های شکست عشقی طورم. عاشق اهنگ های هیدن حتی هستم. عاشق رنگ قهوه ای در کمدم. عاشق دار قالی ام. عاشق بگایی هام هستم. ع ...
اولین باره که یکی بهم میگه خواهرم و من ناراحت میشم😂😂😂😂😂من خواهر شما نیستم. ب من نگو خواهرم😂😂😂😂😂😂😂من خواهرت نمیخوام باشم😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂اصلا میرم گریه میکنم😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 ...