این هفته نشد که ببینمت و فکر میکردم که رفت تا هفته آینده ولی امروز وقتی وسط کارام یهو اسمتو رو گوشیم دیدم تمام جونم لرزید هیجان قشنگی بود راستش دیشب از شدت دلتنگی داشتم التماس خدارو میکردم که تو خوابم بیای و خب خدای بنده نواز من گفت خواب چرا کاری میکنم فردا ۲ ساعت باهاش تماس تصویری بگیری و یه دل سیر ...
بیشتر از همیشه دلتنگ حضورتم و بیشتر از همیشه عاشقتم ...
4/10/1403 تاریخی که تماس گرفتم دو روز پیش بالاخره باختم به دلم باختم بعد این همه وقت جنگیدن و بردن اینبار باختم به قلبمو دلتنگی سفت یقه زندگیمو گرفت و باعث شد بهت زنگ بزنم و خب لکر نمیکردم با دیدن شمارم بهم زنگ بزنی ولی زدی ، زدیو از دلتنگیام گفتم زدیو از دلتنگیات گفتی زدیو دلم تا همین الان داره از ...
چمیدونی چقدر سخته برای خیلیا همون آدم ایده آل واسه یه عمر زندگیشون باشی ولی توئه لعنتی من هیچوقت به چشمت نیومدم چی میشد برای یکبارم شده مثل همه خریدارانه نگاهم میکردی ولی حیف حیف که تو رفتی و من الان باید هزارتا فلسفه بسازم که چرا دارم به همه میگم نه اخه چی بگم چجوری بگم ادم عاقل و قوی ای که این همه ...
حس استرس عجیبی تمام طول مسیر همراهم بود امروز عصر، وقتی داشتم اون مسیر دیرینه ۱۵ سالرو طی میکردم. همچنان همون دختر نوجوونی بودم که تمام طول مسیر دل دل میزد که اگه اتفاقی دیدت باید چیکار کنه ؟کل مسیرو هم مشتاق چهره به چهره شدن با آدما بود دنبال یه ردی از اون چشمای .... هم ترس و دلهره از دوباره دیدن ا ...
به طرز مسخره ای وقتی چیزی مینویسم منتظرم بیای بخونیو نظر بدی در حالیکه تو حتی روحتم خبر نداره همچین جایی هست و منی پشت همچین وبلاگی داره برای توئه بی معرفت مینویسه بگذریم... دیشب شماره پلاک ماشینتو دراوردم و خب بله مرض جدید من اینه که تو خیابون دائم خیرم به پلاک ماشین ها که نکنه از کنارم بگذری و متو ...
امروز روز غمگینی بود برام از سر صبح حالم عجیب گرفته بود و همین شد که با یک تلنگر سر ظهر ترکیدم.نمیدونم چرا ولی تو اولین تایم خالیم یه ماشین گرفتمو مستقیم رفتم جایی که اولین بار با هم قرار گذاشتیم جایی که واسه اولین بار تو چشمات نگاه کردمو گفتم دوستت دارم هیچ چیز سر جاش نبود به جز خاطراتم، خاطراتمون ...
دیشب یهو یادت افتادمو برای چند لحظه نفسم رفت و امشب برای هزارمین بار عکس دو نفرتونو دیدم و قلبم نزد به همین راحتیه مردن ...
لعنت به من لعنت به من که خرم بازم دلم به سمتت برگشته لعنت به من که بازم تو هر فال و خوابی دنبال یه نشونه از برگشتنتم ولی جان عزیزت برنگرد الان نیا الان انقدر مرد نیستم که وایسم پررو پررو زل بزنم بگم نباش بگم نمیخوام باشی بعد از چند هفته شایدم چند ماه این دست اون دست کردن بالاخره دلم اومد پستش کنم را ...