همین دیروز بود نوشتم فردا میان واسه بازسازی آشپزخونه دیروز عصر سه تا موتوری با هم تصادف کردن و یکی همون لحظه های اول فوت میشه حال بقیه هم خوب نیست.. واین پسری که فوت شده با همین آقایی که می خواست بیاد برای ما کار کنه فامیل دور هستن تو زمانی زندگی می کنیم که حتی نمی تونیم از یه ساعت بعدمون بنویسیم از ...
نوه همسایه روبه رویی مون یه دختر خوشگل تو دل بروئه اسمش ستاره اس تا ببینه درخونه بازه می دوئه میاد اینجا دستامو باز می کنم بدو بدو میاد بغلم 😍 دیروزم اومد مامانش بزور بردش با وعده خرید بستنی هرچی آدم بزرگا نقش منو ندارن عوضش بچه ها جبران می کنن ☺️☺️ *وقتی خواستم برم کربلا دوتومن کم داشتم از مامان قر ...
امروز نوشتم همچنان مامان قهره و مرتب غرمی زنه عصری وقتی از سوپری اومد برام لواشک و بستنی خریده بود 😂😋😍 بالاخره دوتا کلمه ( بدون اخم) بینمون رد و بدل شد🥹 زیاد باهم قهر می کنیم ولی گذراست توی همین گذرا اعصاب همو می شوریم می ذاریم رو بند خشک بشه 😑😑 بدترین درد های ممکن بدترین رخم هایی که می تونی تصور کن ...
صبح زود درخت هارو آب می دادم متوجه شدم برق رفت اما خونه داداشم برق داشتن دیدم بلهههه فیوز پرانده اومدم بزنم بالا یه صدایی دادو سریع برگشت به حالت قبل یه لحظه از این صدا قلبم واستاد😥 نمیدونستم چیکار کنم رفتم تمام وسایل برقی خونه از برق کشیدم. داداشمو صدا کردم اومد نگاه کرد گفت جایی اتصالی داره منتظرم ...
آغااااا اگه راست باشه من کل خانوادمو شیرینی میدم یه مبلغی هم میدم صدقه ای خدا لطفا لطفا راست باشه 🤲 ...
یکمی از انگورها بردم پشت بوم افتاب کنم خشک بشه دستم خورده به ایزگام های خونه عین چیز می سوزه دوبار شستم بازم می سوزه ایزگام های قدیم ازچی ساختن که اینجوریه 😑 * یه چیز جالب دیگه امروز یه بنده خدایی که در طب سنتی میشه گفت معروف میگفت واسه لک پوستی،. بادمجان، تخم مرغ ( یه چیز دیگه هم میگت الان یادم نیس ...
هیچ لذتی تو دنیا برابر با این نیست که وقتی دلت می خواد حرف دلتو بزنی وکسی باشه که بی وقفه منتظر گوش دادنه ...
الان که فصل شیره پزونه همسایه میان در میزنن سلام شما خاک ندارین؟ نه ما کم آوردیم از کجا بریم بیاریم؟ باید از باغ میاوردین خب ولی اینجا باید برید ( اسم یه مکان) بیارین.. یک ساعت بعد یکی دیگه از همسایه ها.. سلام شما خاک زیاد نیاوردین؟ شیره انگور داداشم پخته شد، فردا بطری بخرن برای بسته بندی.. ماهم امر ...
چند ماه پیش یه پست درباره تله های شخصیتی نوشتم امروز لازم شد دوباره پست خودمو بخونم بش نیاز داشتم حس کردم خودمم گیر این تله افتادم پیداش کردم و کامنت اون پست منو دوباره بفکر فرو برد کامنت خصوصی که کلماتش پر ازدرد بود از بروز شده ها اومده بود، شاید دوست نداشته باشه اسمشو کسی بدونه.. آدرسی نداشت و خب ...
بین منو مامان یه رابطه نامرئی درحدی که هر بیماری مامان بگیره منم همون یا خفیف تر از اون می گیرم مامان بیماری قلبی داره منم گاهی قلبم بدجور تیر می کشه مامان سنگ کلیه داره الان دستش رو شکمش بود هنوز 10 دقیقه نگذشته منم سمت چپم درد می کنه مامان اگه سرما بخوره به احتمال 99 درصد منم فردا یا چند روز بعد م ...