که بسیار به خاطراتم شبیه است! ...
نمیدونم تو این بلاگم قبلا درموردش صحبت کردم یا تو اون یکی ولی خب دوست دارم درمورد کالکشناتون بدونم :> من خودم کالکشن انواع لگو، مینیمال استاف (چیزای کوچولو و مینیمال)، عروسکای گیمای مختلف مثل ماین کرفت/ امانگ اس رو دارمم عاشق تکمیل این کالکشن هام هستم شما از کلکسیوناتون بگین :>>> ...
...
وقتایی که ناراحتم فقط دوست دارم بخوابم مهم نیست حتی اگه یه ذره هم خسته نباشم ...
دیشب نزدیک ساعت 1 شب وقتی داشتم کارامو انجام میدادم یهو همه چی متوقف شد نفس کشیدن سخت شد به خودم اومدم دیدم نمیتونم جلوی گریه کردنمو بگیرم با صدای بلند بدون وقفه چندین دقیقه گریه کردم هی میگفتن خب چی شده؟ از چی ناراحتی؟؟ واقعا جوابی براش نداشتم یا بهتره بگم جواب این سوال انتها نداشت... خیلی چیزا بو ...
ما اکثر عیدا ماهی قرمز نمیگیریم عید پارسال داییم ماهی داد بهم قسمت شد عید امسالم تو سفره هفت سین بودن :> اسم این دوتا بچه من «گلی» و «گیسو» داشتن این دوتا گوگولی باعث شد دلم بخواد اکواریوم بخرم برا اتاقم ^^ ...
از برنامه های تو سرتون بگین از تغییراتی که میخواین امسال به عادت هاتون تبدیلشون کنین از اهدافی که امسال باید بهش برسین از حذفیات زندگیتون ...
آرزو میکنم این همون بهاری باشه که درختِ آرزوهاتون جَوونهِ میزنه :) ...
خب خب خب امروز 29 اسفنده سال 1403 بیاین بگین از اتفاقای خوب و بدی که براتون افتاده و راجع بهش صحبت کنیم تمام اشک ها و لبخند هاتون :))) دستاوردهاتون، اشنایی های جدیدتون و هر اتفاقی که جالبه خوشحال میشم منم تو یه پست خلاصه سال 403 خودم رو می نویسم از شانس امروز 3 تا ازمون دارم ... ...
خب انقدر بیرونو دود گرفته ادم خفه میشه صداهای اذیت کننده گربه های بی گناه مصدومیت های امشب اتش سوزی ها چرا نمیتونید یه فرهنگ قشنگ رو حفظ کنید؟ باید بجای همه این کارای مسخره و اذیت کننده بچه کوچیکا برن قاشق زنی یه اتیش قشنگ درست کنیم دور هم جمع شیم از روش بپریم بلند بخونیم ... زردی من از تو ...