سال 1402 و 1403، سال سبک شدن بود. سبک شدم. تا وقتی وزنههای قدیمی رو نذاری زمین متوجه نمیشی. میدونی یک وزنه سالها دستم بود. دستم بی حس شده بود و همهی این سالها با یک دست ادامه داده بودم. گذاشتم زمین و شکر که موقعیتش پیش اومد و گذاشتمش زمین. آسون نبود به قیمت مچاله شدنم تموم شد ولی راضیم. فکر میکن ...
دیشب تنها بودم و ن اومدم خونمون. خیلی حرف زدیم. از قدیمو جدید و بحرانهای پیشرو. خواهر برادر خوبه، خیلی خوبه ولی چون همسن نیستیم همش یا اون قضیه رو از سر گذرونده و یا هنوز اون مرحله رو رد نکرده، مثلا ز با یک نگاه ته قضیه رو برات میگه ولی خب من آدم خودم به نتیجه رسیدن بودم. میگم بودم چون الان یکم دست ...
یک کتاب هست چند وقته میخواستم بخونمش (در جستجوی یک زندگی اخلاقی، دیوید بروکس) همش پشت گوش انداختم بعدش چندتا کتاب دیگه خوندم ولی این قسمت نمیشد. حالا دیشب یکی که از آدم حسابیها است گفت خیلی خوبه و فلان. منم اینجا مینویسم که یادم باشه و بخونمش تقی به توقی میخوره اشکم در میاد لامصب درستم نمیشه . فشار ...
دوماه پیش همسایه پایینیمون فوت کرد و دیشب همسایه بالایی. با الف حرف میزدیم. گفتم بهش اگه همین الان به من بگن فردا قرار بری میگم چشم. نمیدونم از کی اینجوری شدم نه که ذوق زندگی نداشته باشم هر روزم پره و حتی همیشه برنامههای چند ساله داشتم. فقط یکی دو سالی میشه گفت این وسط دو دستی چسبیده بودم به دنیا ب ...
هنوز گواهینامه رو تمدید نکردم. از صبحی شبکهام قطع بوده و الان وصل شد. فال دوشنبه: پیشرفت در حرفه را پیش بینی میکند. شعار امروز: مسیر شما هماهنگ میشود: تعادل و پیشرفت. داشتم گوشیمو مرتب میکرد یک پی دی اف در مورد تدریس موثر بود. نوشته بود: In God we trust... Every one else should bring data دیروز هم ...
میگفت آدمیزاد یسری کار میکنه شرمنده دلش نشه، تا ابد شرمنده عقلش میشه. میگفت مکالمهی سادهای که هیچوقت یادم نمیره میدونی چقدر دوستت دارم؟ آره تو چی؟ آره آقا ما اومدیم یک کاری بکنیم برای بار سوم کنسل شد. حالا هر دفعه از یک زاویه وارد مسئله شدیم ولی کنسل شد. بیخیالش شده بودم دوباره شرایطش پیش اومد و ب ...
چقدر آرومتر شدم، پخته شدم یا سوختمو نمیدونم... زمان کنکور ارشد قلبم تو دهنم بود. گلاب به روتون ناهارم قرمه سبزی خورده بودم که سرجلسه آزمون به معنی کلمه از دماغمم درومدم😅. بعد ده سال دوباره کنکور دادم ولی تا نیم ساعت قبلش داشتم توییتر چک میکردم. تاثیر سن هم هست ولی خب اخیرا خداباوری به حد اعلا رسیده ...
تو اسنپ با گوشی دارم مینویسم. اولین باره اینجوری مینویسم.همش با سیستم بوده. یکجا ساکن بوده. رمزم ذخیره بوده. رمز و زدم با گوشی در حال حرکت به سمت خونهی امنم... چند روز گذشته خیلی کار کردم. خیلییییی ها. نگاه کن خیلیییییییییییی. اسنپی هم کلا آلبوم شکست عشقی گذاشته. همشم چرت و پرت😅. چشم خوشگله چتری سی ...